تولد برای پیروزی
یک متن بسیار زیبا و ارزنده برای همه دوستان :
تولد برای پیروزی
بارها از خودم پرسیدم که جرا بعضی در زندگی محکوم به شکست هستیم و زندگی توام با ناراحتی و عذاب مستمر هستند؟
وقتی کارتی را تصادفی بیرون آوردم از دیدن تصویر پشت کارت حیرت زده شدم. در جاده ای منتهی به نوک یک تپه چهار نفر مشغول دویدن بودند. گویی مسابقه دو یا چیزی شبیه آن بود. ظاهرا خط پایان مسابقه هم نوک تپه بود. اما در محل خط پایان چهار عدد جام طلایی عینا مانند هم قرار داشتند و این یعنی هر چهار نفر بالاخره یک جام نصیبشان می شد.
با تعجب کارت را برگرداندیم و نوشته پشت آن را خواندیم. متن نوشته این بود:
«ما انسان ها برای برنده شدن متولد شده ایم. در واقع سرنوشت و تقدیر تک تک ما آدم ها برنده شدن حتمی است. برای تک تک ما هم جامی اختصاصی جداگانه در نظر گرفته شده است. آنچه برای هر فردی مهم است این است که به خود حرکتی دهد و خود را به جام اختصاصی اش برساند. وقتی در میدان مسابقه زندگی تنها رقیب مسابقه ما خودمان هستیم و تک تک ما برای برنده شدن خلق شده ایم، دیگر شکست چه معنایی می تواند داشته باشد؟! آنچه برنده شدن حتمی ما را به تاخیر می اندازد، توقف و ایستادن های مقطعی و مکرر و بی دلیل ما در صحنه های مختلف زندگی است.»
وقتی دوباره کارت را برگداندیم و به تصویر پشت کارت خیره شدیم. چهار نفری که در حال مسابقه بودند بیشتر از آن که به فکر یکدیگر و جلو زدن از هم باشند به جام های خود خیره شده بودند. مسیر مسابقه هم چندان هموار نمی نمود و انواع خار و سنگ و موانع در مقابل هر یک از چهار نفر قرار داشت. ولی نکته این جا بود که این چهار نفر با جدیت تمام سعی می کردند به نحوی از موانع سر راه خود عبور کنند و خود را به جام اختصاصی خود برسانند.
همیشه چیزی در ته دلم می گفت یک جای بازی شکست و پیروزی غلط است. اما از بس که مردم اطرافم دایم مرا از شکست می ترساندند و شیرینی دنیای پیروزی و موفقیت را به رخم می کشاندند، هرگز فکر نمی کردم که این بازی از اساس غلط است و اصلا چیزی به نام شکست وجود ندارد. هرچه هست فقط پیروز شدن است. دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. چرا که هر یک از ما جام طلایی مخصوص به خود و فقط برای خود در انتهای سفر داریم و این که فقط یک یا چند نفر در مسابقه برنده می شوند و بقیه شکست می خورند، این حرف مال زمینی ها و ذهن گراهاست و در عالم واقعیت چنین چیزی دیگر وجود ندارد. ما چه دلمان بخواهد و چه نه، برای پیروز شدن آفریده شدیم. همین که تا اینجا کسی ما را زنده نگه داشته است و می خواهد باز هم ما را جلو ببرد این نشان می دهد که باید برخیزم و به سمت جلو بروم. جایی که خیلی عالی است.
هیچ می دانید به این باور رسیده ام که همه آن هایی که دیگران را تحقیر می کنند بیشتر تلاش می کنند حقارت و پستی خود را بپوشانند. و تهمت ها و سرکوفت های آنها فقط وقتی نتیجه می دهد که مخاطبی داشته باشند. یعنی فرد مقابلشان این تحقیر را بپذیرد و تسلیم شود. شکست یعنی همین! یعنی قبول کردن بی فایده بودن تلاش و هرگز نرسیدن به جام پیروزی! به عبارت دیگر یعنی پذیرش بی فایده بودن حرکت و در نتیجه توقف! در تصویر کارت جادویی یکی از انسان ها ایستاده بود. ولی یکی دیگر به طور چهار دست و پا جلو می رفت. شاید همه فرض کنند او که چهار دست و پا می رود شکست خورده تر از همه است. اما وقتی خوب نگاه می کنم می بینم او که ایستاده و متوقف شده بیشتر لایق لقب شکست است.
ما با حیرت به تصویر کارت خیره شدیم. یکی از اشخاص تصویر چهار دست و پا جلو می رفت و یکی انگار به دلیلی که خودش نمی داند ایستاده است. جال این جا بود که فاصله کسی که چهار دست و پا حرکت می کرد نسبت به جام طلایش بسیار کمتر از بقیه بود! او جلوتر از همه به جام می رسید. فقط به این دلیل کوچک که حرکت می کرد و دست از تلاش بر نداشته بود!
شکست خورده کسی است که می ایستد و رنج شنیدن دشنام و متلک دیگران را تحمل می کند اما یک قدم به جلو بر نمی دارد تا ببیند که تقدیر حتمی او پیروزی است و انسان ها فقط برای پیروز شدن خلق شده اند.
ALIREZA